سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همواره در پی دانش باشید که طلب آن واجب است . و . . . در سفر، همره و درغربت، همدم است . [امام علی علیه السلام]

قزوین نیوز
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:0بازدید دیروز:1تعداد کل بازدید:5433

صالح تلاتری :: 85/3/6::  7:8 صبح

استان قزوین از استان‌های شمال غربی ایران است.

منطقه قزوین در سال ۱۳۷۵ از استان تهران جدا شد و به همراه تاکستان از استان زنجان تشکیل استان تازه‌ای به نام استان قزوین را داد. مساحت این استان حدود ۱۵۸٬۲۰۰ کیلومتر است و با استان‌های مازندران، گیلان، همدان، زنجان، مرکزی و تهران همسایه است. این استان، بر پایه واپسین تقسیمات کشوری، دارای ۵ شهرستان، ۱۹ بخش، ۲۳ شهر، ۴۴ دهستان و ۱۵۴۷ روستا است. شهرستان‌های قزوین، تاکستان، بوئین زهرا، آبیک و الوند پنج شهرستان موجود در این استانند. این استان از استان‌های لرزه‌خیز ایران است. جمعیت استان قزوین طبق آمار سال ۱۳۸۴ برابر ۱٫۳ میلیون نفر است که از این تعداد ۸۵۰٬۰۰۰ نفر ساکن شهر قزوین هستند.

استان قزوین یکی از مناطق عمده تولید انگور و کشمش در ایران است.


صالح تلاتری :: 85/3/6::  7:1 صبح

alamoot ( = آلموت = آله اموت، به معنی آشیان عقاب، یا عقاب آموز ) قله ای از کوه های طالقان بین قزوین و گیلان ( فرهنگ معین، ج 5 ، اعلام، صی 174 ) .
رودبار الموت در میان رشته کوه های البرز واقع شده و بخشی از قزوین به شمار می رود. گویش غالب آن تاتی ( از فرس قدیم) است که با گویش طالقانی یکی است. درگذشته رودبار الموت به دو بخش بالا رودبار و خشکه رودبار تقسیم می شد که خشکه رودبار مهمان رودبار محمد زمان خانی بود. در حال حاضر به بالا رودبار ، رودبار الموت و به خشکه رودبار، رودبار شهرستان می گویند. مرکز رودبار الموت، معلم کلایه و مرکز رودبار شهرستان، رازمیان است.
رودبار و الموت از شمال به اشکور، از غرب به رو
alamoot ( = آلموت = آله اموت، به معنی آشیان عقاب، یا عقاب آموز ) قله ای از کوه های طالقان بین قزوین و گیلان ( فرهنگ معین، ج 5 ، اعلام، صی 174 ) .
رودبار الموت در میان رشته کوه های البرز واقع شده و بخشی از قزوین به شمار می رود. گویش غالب آن تاتی ( از فرس قدیم) است که با گویش طالقانی یکی است. درگذشته رودبار الموت به دو بخش بالا رودبار و خشکه رودبار تقسیم می شد که خشکه رودبار مهمان رودبار محمد زمان خانی بود. در حال حاضر به بالا رودبار ، رودبار الموت و به خشکه رودبار، رودبار شهرستان می گویند. مرکز رودبار الموت، معلم کلایه و مرکز رودبار شهرستان، رازمیان است.
رودبار و الموت از شمال به اشکور، از غرب به رودبار زیتون، از شرق به طالقان و از جنوب به قزوین محدود می شود.
دبار زیتون، از شرق به طالقان و از جنوب به قزوین محدود می شود.

صالح تلاتری :: 85/3/6::  3:47 صبح

دلمان خوش بود از اینکه بالاخره پس از چند سال از استان شدن قزوین در دولت اقای احمدی نژاد استانداری به مردم قزوین معرفی شد که خود سالهای در این شهر بوده و بامردم و مسئولان آن اشنایی  داشته و به خوبی ظرفیتها و پتانسلیهای بالقوه و بالفعل استان را می شناسد.

فردی که سابقه انقلابی دارد، سابقه مبارزاتی دارد، درد کشیده وزجر کشیده است و شاید بیشتر ازافراد غریبه برای استان دلسوزی خواهد کرد.

دیدید که علیخانی پدر و پسر در ابتدا در جهت مخالفت با انتصاب همین آقای استاندار چه ها که نکردند. با همه این وجود جلوی همه مخالفها و مخالفتها ایستادیم، سینه سپر کردیم و گفتیم الا و بلا که فلانی استاندار خوب و با تجربه ای است.

اگر شما حضرات چوب لای چرخش نگذارید کاری خواهد کرد کارستان. فلان می کند و بهمان. چنین می کند و چنان که رستم بود پهلوان.

نمی دانم خدایش را بخواهید خیلی هم با حضرت ایشان بده بستان سیاسی نداشتیم، وامدارش نبودیم، بدهکارشم هم نبودیم. جزو دار و دسته و طایفه سیاسی آن هم نبودیم . ما فقط حرف خودمان را می زدیم، مشی مستقل خودمان را داشتیم نمی خواستیم دیگرانی را که به رفیق بازی و باند بازی و سیاسی کاری متهم می کردیم خودمان هم در همان ورطه این گونه بازیها گرفتار شویم.

اما یک چیز برایمان مهم بود، فکر می کردیم شاید استاندار بومی از این جهت که اهل قزوین است و قزوین و قزوینی را خوب می شناسد دلسوزی بیشتری برای زادگاه خودش قائل شود.

اما زهی خیال باطل.

غافل از اینکه استانداربومی که ما نا غافل به او دلبسته بودیم مثل طبل تو خالی و ببر کاغذی بود که از دور دل می برد و از نزدیک زهره.

او همان کاری را کرد که ما پیشتر نگرانش بودیم و دلشوره داشتیم.

البته در یکی از مقالات چاپ شده در نشریه طلوع نگارنده هشدار داده بودند که نکند حضرت ایشان پس از انتصاب در پستی مهم مثل استانداری همان ده پانزده نفر از دوستان قدیمی خودش را بیاورد و به بقیه نیروهای جوان، کارامد و دلسوز و خلاق شهرمان پشت پا بزند.

ان موقع دوستان ما خورده گرفتند که تو چرا این قدر به این آقا بدبینی، ما چیزی نگفتیم اما بعدها معلوم شد که حرف ما چندان هم بی ربط نبود.

پستهای مدیریتی قزوین فوری به کمک همین حضرت آقا در دست همان ده پانزده نفری از دوستان سنتی ایشان افتاد که سالها پیش هم بیشتر این افراد در همان پستها جا خوش کرده بودند و دریغ از یک فایده به اندازه قرص اسپرین برای مردم.

گوئی در پی مدتی که حضرت استاندار از شهر قزوین دور بوده اند و پایتخت نشین شده بودند چندان موفق به شناسایی و جذب نیروهای جوان و کارامد قزوین نشده بودند، نیروهایی که در طی سالهای دور از خانه آقای استاندار در فضای سیاسی و مدیریتی قزوین رشد کردند و بالنده شدند.

البته شاید هم ما اشتباه می کنیم آقای استاندار این جوانان را بهتر از من و شما می شناسند اما خودشان را به کوچه علی چپ زدند.

از استانداری که پس از چند ماه از انتصابش هنوز که هنوز است نتوانسته است معاون سیاسی و امنیتی منتصب به دوم خردادیش را عزل کند و به جای او فرد شایسته ای را برای حساس ترین و مهم ترین پست استانداری جایگزین کند دیگر چه انتظاری  می توان داشت .

استانداری که هنوز نتوانسته است بسیاری از بخشداران خود را که با سیاستهای دولت احمدی نژاد و نیز سیاستهای ادعایی استاندار همگرایی ندارند را عزل کند و به جای انها نیروهای کارامد و دلسوزی بگمارد قطع یقین نخواهد توانست برای حل معضلات و مشکلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی استان کار مهمی از پیش ببرد.

بحران کارگری هنوز هم در شهر قزوین به قوت خود باقی است، اما استاندار عاجز از درک این موضوع است که این بحران یک بحران استانی نیست و آن را باید به صورت یک بحران ملی در هیات دولت بررسی و برای حل آن جاره اندیشی کرد.

اما آیا حضرت ایشان در باره این موضوع تا حال کاری کرده اند.

در خصوص پروژههای عمرانی و برنامه ریزی برای استان چه اقدامی صورت گرفته است. آیا با حرف و حدیث و جلسه و روایت از این دست مهملات مشکلات استان حل خواهد شد.

شنیده ها حاکی است که تهدید احمدی نژاد به برخورد با مدیران ضعیف احتمالا شعاع استان قزوین را در آینده در بر خواهد گرفت اگر اینگونه است ما خواهیم گفت همان استاندار غریبه شاید بهتر از استاندار بومی اما ضعیف و بی تدبیر باشد.

و به قولی از طلا گشتن پشیمان گشته ایم.

مرحمت فرموده ما را مس کنید.

 


صالح تلاتری :: 85/3/6::  3:28 صبح

 سلامی دوباره به تمام همشهریان عزیز قزوینی  که در تمام طول مدت انتشار هفته نامه طلوع قزوین با پیامها و تلفنهای گرم و صمیمی خود گردانندگان نشریه را در انجام رسالت خطیری که برعهده گرفته بودند یاری رساند.

بی تردید همه دوستان و همکاران نشریه خود را وام دار محبت های بی شائبه شما عزیزان قزوینی می دانند.

شما که در طول توقف انتشار نشریه نیز هیچ گاه تماس و نگرانی خود را از اینده انتشار نشریه دریغ نفرمودید.

اما همانگونه که استحضار دارید اربابان زور و زر و تزویر انتشار نشریه ای را که مخالف منافع و متامع دنیوی و فرصت طلبانه انان بود را بر نتافتند.

و در اقدامی هماهنگ حضرات منتسب به چپ و راست هماهنند دو لبه قیچی تنها صدای ازاد و بی رودرباستی شهرمان را قبل از ان که جرمش در مراجع ذیصلاح قضایی به اثبات برسد را در نطفه خفه کردند.

اما غافل از انکه صدای حق و حقیقت هرگز خاموش شدنی نیست و اگر زورمندان مزوری که امروز بر اریکه قدرت تکیه زده اند و با نفوذ و استیلای شیطانی خود در دستگاههای قضایی و اجرایی به خیال خام خود کاری از پیش می برند نیک اگاه باشند که برشاخه نشسته و بن می برند.

چرا که همین مردم نجیب و زحمت کش روزی پاسخ مناسبی به رذالت های شیطانی انان خواهند داد.

باری به هر جهت گردانندگان نشریه بر ان شدیم که در شرایط کنونی حرفهای خودمان را که بسی خواستگاه مردمی نیز دارد از طریق نشریه الکترونیکی به گوش مردم عزیز و مسئولان محترم برسانیم.

شاید این تلاشهای مختصر نتیجه ای عالی در جهت گره گشایی و رفع مشکلات مردم محروم منطقه داشته باشد.

پیشاپیش از توجه و انعکاس درست مطالب این نشریه از طریق جراید و هفته نامه های محلی قدردانی می نمائیم.

تا بعد ...

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

5433

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
قزوین نیوز
::وضعیت من در یاهو::
::اشتراک::